کد مطلب:303636 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:113

نفاق مردم پس از رحلت رسول خدا و تجمع آنان در سقیفه بنی ساعده
قران كریم می فرماید: و ما محمد الارسول قد خلت من قبله الرسل افان مات او قتل انقلبتم علی اعقابكم و من ینقلب علی عقبیه فلن یضرالله شیئاً و سیجزی الله الشاكرین. (آل عمران / 144)

محمد (ص) فرستاده خداست و پیش از او رسولان دیگری نیز بودند آیا اگر او بمیرد و یا كشته شود شما به عقب بر می گردید؟ (و با مرگ او اسلام را رها كرده به دوران كفر و بت پرستی بازگشت خواهید كرد یا تعهدات خود را با او زیرپا خواهید گذاشت؟)

و هركس به عقب بازگردد هرگز ضرری به خدا نمی زند و به زودی شاكران را پاداش خواهد داد. پیش از این كه به داستان غم انگیز سقیفه بنی ساعده كه مركز تجمع اهل نفاق بود و برای انتقامجویی از حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام تشكیل شده بود بپردازیم شایسته است در مورد آیه فوق و شأن نزول آن مطالبی ذكر شود تا اولاً با قسمتی از فداكاریهای حضرت علی علیه السلام در جنگ احد آشنا شویم و ثانیاً هشداری باشد به كسانی كه به قول معروف خربزه را به نرخ روز می خورند و فردپرستی را به جای حق پرستی می نشانند. و در نهایت دون همتی كسانی را نشان می دهد كه علی علیه السلام را با آن عظمت تنها گذاشتند!

در شأن نزول این آیه كریمه مفسران بزرگوار نوشته اند: این آیه ناظر به یكی از حوادثی است كه در جنگ احد واقع شده است و آن این كه در همان حال كه آتش جنگ میان مسلمانان و بت پرستان به شدت شعله ور بود ناگهان صدایی بلند شد و كسی گفت: محمد را كشتم... محمد را كشتم...!

این صدا دقیقاً ساعتی بلند شد كه مردی بنام عمروبن قمیئه حارثی سنگی به سوی رسول خدا (ص) پرتاب كرد، پیشانی و دندان آن حضرت را شكست و لب پائین وی شكافت و خون صورت مباركش را پوشانید. [1] .

در این موقع بود كه دشمن می خواست پیامبر را به شهادت برساند مصعب بن عمیر یكی از پرچمداران ارتش اسلام جلو حملات آنها را گرفت ولی خودش در این میان به شهادت رسید و چون او شباهت زیادی به پیامبر (ص) داشت دشمن چنین پنداشت كه پیغمبر (ص) به خاك و خون غلطیده است و لذا این خبر را با صدای بلند به گوش همه سپاهیان طرفین رسانیدند.

انتشار این خبر به همان اندازه كه در روحیه بت پرستان اثر مثبت داشت در میان مسلمانان تزلزل عجیبی ایجاد كرد، جمعی كه اكثریت را تشكیل می دادند به دست و پا افتاده و از میدان جنگ به سرعت خارج می شدند، حتی بعضی در این فكر بودند كه با كشته شدن پیامبر از آئین اسلام برگردند و از سران بت پرست امان بخواهند!

اما در مقابل آنها اقلیتی فداكار و پایدار همچون علی علیه السلام و ابودجانه و طلحه و بعضی دیگر بودند كه بقیه را به استقامت دعوت می كردند از جمله (انس بن نضر) به میان آنها آمد و گفت: ای مردم اگر محمد صلی الله علیه وآله كشته شد، خدای محمد (ص) كه كشته نشده بروید و پیكار كنید و در راه همان هدفی كه پیامبر كشته شد، شربت شهادت بنوشیدپس از ایراد این سخنان به دشمن حمله نمود تا كشته شد ولی به زودی روشن گردید كه رسول خدا (ص) زنده است و این خبر به دروغ و یا اشتباه منتشر گردیده است. آیه فوق برای نكوهش آن عده كه به مجرد شنیدن این خبر میدان جنگ را رها می كردند نازل شده است و به مسلمانان می آموزد كه اگر رهبر مسلمانان كشته شود بدون شك وظیفه مسلمانان ادامه مبارزه است تا حصول پیروزی كامل و رسیدن به هدف كه همانا جلب رضای خداوند تعالی است...

موضوع دومی كه در آیه مورد بحث باید متذكر شویم مسئله فرد پرستی است كه آن را می توان یكی از حقانیت رسالت رسول اكرم صلی الله علیه وآله دانست. اصولاً رهبران آسمانی و پیروان آنان همواره با امت ها در مورد این نوع طرز تفكر به مبارزه برخاسته اند و مردم را متوجه این نكته نموده اند كه هدف ما بزرگتر از خود ماست بنابراین اگر ما از بین برویم هیچگاه هدف ما از بین نخواهد رفت.

در پایان آیه به اقلیتی كه در جنگ احد علی رغم همه مشكلات و انتشار خبر كشته شدن پیغمبر (ص) دست از جهاد برنداشتند اشاره كرده و می فرماید: و سیجزی الله الشاكرین و خدا شاكران را پاداش می دهد و بدینوسیله كوششهای آنها را می ستاید در این جا به یاد كلام زیبایی از بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی رحمةالله علیه می افتیم كه فرمود: اسلام قائم به شخص یا اشخاص نیست اگر خمینی برود اسلام نخواهد رفت... و به رمز این كلمه بیشتر می بریم كه هدف مقدس ایشان اعتلاء كلمه توحید بود و بس و رشد و تعالی فرهنگ ولایت اهل بیت علیهم السلام و هدایت امت به سوی اسلام ناب محمدی صلی الله علیه وآله تعجب نكنید كه در بحث سقیفه این مطالب معترضه به چه دلیل در این جا نقل شده است؟ لطفاً به این حدیث شریف نیز توجه فرمایید تا قضیه بیشتر بر شما روشن شود.

از امام باقر علیه السلام روایت شده كه فرمود: علی علیه السلام در جنگ احد شصت ویك زخم برداشت و پیامبر (ص) ام سلیم و ام عطیه را دستور داد كه به معالجه جراحات آن حضرت بپردازند.

چیزی نگذشت كه آنها با نگرانی به خدمت پیامبر (ص) عرضه داشتند وضع جسمانی علی علیه السلام طوری است كه ما هر زخمی را می بندیم زخم دیگری گشوده می شود و زخم های تن او آن چنان زیاد و خطرناك است كه ما به سلامتی و حیات او نگرانیم، رسول خدا (ص) با جمعی از مسلمانان به عنوان عیادت به منزل علی علیه السلام وارد شدند در حالی كه بدن او یكپارچه زخم و دارای جراحت بود رسول خدا (ص) با دست مباركش بدن آن حضرت را مسح می كرد و می فرمود: كسی كه در راه خدا این چنین ببیند آخرین درجه مسئولیت خود را انجام داده است! و زخم هایی كه پیامبر (ص) دست بر آنها می كشید به زودی التیام می یافت علی علیه السلام در این هنگام گفت: الحمدلِلّه كه با این همه زخم فرار نكردم و پشت به دشمن ننمودم از این روی خداوند از كوششهای او قدردانی فرموده و در دو آیه از قرآن به آن اشاره كرده است، در یك مورد می فرماید:

وسیجزی الله الشاكرین. و به زودی خدا شاكران را پاداش می دهد و در آخر آیه 145 سوره آل عمران می فرماید: و سنجزی الشاكرین. و ما به زودی شاكران را پاداش می دهیم. نگارش عظمت مقام والای اولین امام معصوم و جانشین بلافصل پیامبر خدا (ص) حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام قلم ها عاجز و بیان ها گنگ و اندیشه ها ناتوان است [2] با همه این اوصاف سزاوار بود قبلاً در مورد فضایل آن حضرت با استناد به آیات قرآن و احادیث نبوی (ص) مطالبی آورده می شد و آنگاه جریان سقیفه و مظلومیت آن حضرت و صبر و استقامت بی نظیرش را در برابر عملكردهای منافقان و جهال و نمك ناشناس های زمانش مطرح می گردید. اما برای پرهیز از طولانی شدن مطالب و قطور نشدن كتاب حاضر تنها به همین مقدار بسنده نموده و به اصل مطلب می پردازیم.


[1] در بعضي از تواريخ آمده كه جراحات وارده بر رسول خدا (ص) به وسيله چند نفر از مشركين صورت گرفت.

[2] تفسير نمونه جلد (3) صفحات 114 - 119 نقل از تفسير مجمع البيان ذيل آيه مورد بحث.